سفارش تبلیغ
صبا ویژن
زندگی اسلامی:: راز خلقت انسان، عبادت، شیطان

چهل روز نماز

پنج شنبه 87 دی 12 ساعت 3:22 عصر

***********************************
چهل روز نماز
                                                              داستان گوهرشاد و کارگرش
***********************************

نماز-بهشت-عبادت-نماز خدایی-چهل روز نماز-عکسی از بهشت-نمایی از بهشت

به نام خدا
  گوهرشاد همسر شاهرخ میرزا که به منطقه وسیعی از ایران حکومت می کرد به فکر ساختن مسجدی در کنار بارگاه ملکوتی امام رضا (ع) افتاد؛ لذا تمام خانه ها و زمین های اطراف حرم را خریداری کرد.
  ساختن مسجد شروع شد و گوهرشاد هرچند روز یکبار جهت سرکشی به ساختمان، به محوطه کار می آمد و دستورات لازم را به معماران و استادکاران می داد. روزی برای سرکشی ساختمان آمد، باد مختصری وزیدن گرفت، گوشه چادر خانم به وسیله باد کنار رفت، یکی از عمله ها     چهره ی او را دید و دلباخته ی آن زن شد.
  جرأت اظهار نظر برای او نبود، زیرا بیم آن داشت که او را اعدام کنند، عمله و اظهار عشق به ملکه مملکت!! دو سه روزی نگذشت که عمله بیچاره مریض شد او پرستاری جز مادر دردمندش نداشت.
  طبیب از علاج او عاجز شده مادر مهربان در کنار بستر تنها فرزندش گریه می کرد، فرزند چاره ای ندید جز اینکه دردش را به مادر اظهار کند. مادر ساده دل و ساده لوح، برای رفع این مشکل به گوهرشاد خانم مراجعه کرده و درد فرزندش را با او در میان گداشت و گفت: اگر کاری نکنی تنها پسرم از دستم می رود.
  گوهرشاد به آن مادر دلسوخته گفت: چرا این مطلب را زودتر با من در میان نگذاشتی تا بنده ای از بندگان خدا را از گرفتاری نجات دهم. آنگاه گفت: ای مادر به خانه برو و سلام مرا به فرزندت برسان و بگو من حاضرم با تو ازدواج کنم. ولی شرطی را باید من رعایت کنم و شرطی را باید تو رعایت کنی.
  اما شرطی که من باید رعایت کنم جدایی از شاهرخ میرزا است، اما شرطی که تو باید مراعات کنی پرداختن مهریه به من است و آن مهریه این است که چهل شبانه روز در محراب زیر گنبد مسجد نماز بخوانی.
  مادر به خانه برگشت و تمام مسائل را با پسر خود در میان گذاشت. پسر از شدت تعجّب خیره شد و از این خبر آن چنان شادمان شد که به زودی از بستر رنج برخاست و با کمال اشتیاق قبول کرد که این مهریه را انجام دهد و پیش خود گفت: چهل روز که چیزی نیست اگر چند سال هم به من پیشنهاد می شد حاضر به اجرای آن بودم.
  در هر صورت به محراب مسجد رفت و چهل شبانه روز در آنجا نماز خواند به این امید که به وصال گوهرشاد برسد. ولی به تدریج علاقه اش به گوهرشاد از بین رفت و به عشق الهی تبدیل گردید.
  پس از چهل شبانه روز نماینده گوهرشاد به محراب آمد تا از حال او با خبر شود ولی متوجه شد که حال او تغییر کرده  و اثری از علاقه و عشق به گوهرشاد در او نیست، نماینده گوهرشاد به او گفت: من از طرف خانم آمده ام. گفت: به خانم بگو من روز اول عاشق تو بودم ولی الآن دیگر عاشق تو نیستم بلکه عاشق خدا شده ام.
  راستی عجیب است، راهنمایی آن زن بزرگوار را ببینید که برای علاج هوای نفس چه نسخه ای می دهد و اثر نماز را ببینید که با اینکه در اول کار از راه حقیقی دور بود ولی عاقبت هدایت یافت. (1)
_________________________
1. کلید بهشت نماز، ص 101.



  • کلمات کلیدی : نماز
  • نوشته شده توسط : نویسنده وبلاگ | نظرات دیگران [ نظر]


    لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    شیطان
    چهل روز نماز
    نگاه به نامحرم (قسمت II)
    چشم و نگاه به نامحرم
    نماز
    [عناوین آرشیوشده]